باخت درون و بیرون زمین، نگاهی به عملکرد تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی قطر

علیرضا فدایی – ونکوور

مگر می‌شود شب‌های شادی جام جهانی ۱۹۹۸ را از یاد برد. از تساوی در بازی نفس‌گیر با استرالیا و راهیابی بعد از بیست سال به جام جهانی تا اولین برد در جام جهانی در مقابل آمریکا. فوتبال در ایران هم مثل بسیاری از کشورهای جهان چیزی بیش از ورزش است.

پس از اولین راهیابی ایران به جام جهانی ۱۹۷۸، آرژانتین به‌عنوان تنها نمایندهٔ قارهٔ آسیا در بین ۱۶ تیم برتر جهان، بسیاری این واقعه را ادامهٔ سلطه در قارهٔ آسیا می‌دانستند. اگر چه اولین حضور ایران در جام جهانی با دو شکست و یک تساوی همراه بود، شکست در مقابل هلند، نایب‌قهرمان جهان، و پرو، تیم قدرتمند دههٔ ۷۰ و ۸۰ میلادی، قابل‌پذیرش بود. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد حضور دوبارهٔ ایران در جام جهانی ۲۰ سال طول بکشد.

عملکرد قابل‌قبول در جام جهانی ۱۹۹۸ با دو شکست در مقابل تیم‌هایی مثل آلمان و یوگسلاوی و پیروزی مقابل آمریکا کارنامهٔ قابل قبولی برای تیم ایران بود. اما متأسفانه روال راهیابی به جام جهانی باز هم با وقفه مواجه شد و ایران به جام ۲۰۰۲ راه نیافت.

جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان با شکست مقابل مکزیک و پرتغال و تساوی با آنگولا به پایان رسید و باز هم ايران در دورهٔ بعدی در سال ۲۰۱۰ غایب بود. گویا این طلسم عدم تداوم و حضور در جام جهانی شکستنی نبود. 

تا اینکه جام جهانی ۲۰۱۴ و مسابقات انتخابی فرا رسید و این بار ایران با رهبری کارلوس کی‌روش کار را به دقیقهٔ آخر و اما و اگر نسپرد. صعود مقتدرانه و قرارگرفتن در کنار نیجریه، آرژانتین و بوسنی و هرزگوین این شانس را به ایران می‌داد که از یک گروه نه چندان مشکل به مرحلهٔ بعد صعود کند.

پس از تساوی بدون گل در مقابل نیجریه نوبت به تیم آرژانتین رسید. تیم ایران با دفاع عالی بازی را شروع کرد تا جایی که تیم آرژانتین کلافه شده بود، چند فرصت هم برای ایران پیش آمد و همه در انتظار یک تساوی‌گرفتنِ دیگر در مقابل آرژانتین بودند که لیونل مسی جادوی خود را انجام داد و توپ را در گوشهٔ دروازهٔ تیم ایران جا داد؛ گلی توسط یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال که می‌توانست به هر تیمی زده شود. در یک نتیجهٔ غیرقابل‌انتظار تیم ایران دو بر یک بازی را در مقابل بوسنی و هرزگوین واگذار کرد. تیمی که برای اولین و فعلاً آخرین بار به جام جهانی راه یافته بود. تیم ایران باز هم فقط با کسب یک امتیاز از سه بازی جام را ترک گفت.

و اما جام جهانی ۲۰۱۸ از راه رسید و ایران با مراکش، اسپانیا و پرتغال هم‌گروه شد‌. در بازی اول در حالی‌که مراکش بازی را در اختیار داشت در دقایق آخر و با گل خودی یک پیروزی نصیب ایران شد.

در بازی بعدی در مقابل اسپانیا، قهرمان سابق اروپا و جهان، تیم ایران با یک گل و بدشانسی مغلوب شد تا در بازی آخر به مصاف پرتغال، قهرمان اروپا، برود‌. علیرضا بیرانوند پنالتی رونالدو، فوق‌ستارهٔ تیم پرتغال، را دفع کرد تا دو تیم با نتیجهٔ یک بر یک بازی را به پایان برسانند. این جام تا به امروز موفق‌ترین حضور ایران بوده است و مردم با استقبال گرمی از ملی‌پوشان استقبال کردند. یک حضور آبرومند نوید روزهای روشن‌تر را می‌داد. 

اما طبق معمول فرازونشیب فوتبال ایران ادامه یافت. پس از قهرمان‌نشدن تیم ایران در مسابقات جام ملت‌های آسیا و شکست سه بر صفر مقابل ژاپن، کارلوس کی‌روش از مربیگری تیم ایران برکنار شد. بازی‌های مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ با رهبری مارک ویلموتس بلژیکی آغاز شد تا تیم ایران در آستانهٔ فاجعه‌ای بزرگ قرار گیرد. وقتی تیم ایران در مقابل تیم‌هایی مثل عراق و بحرین ناکام ماند، ویلموتس از کار برکنار شد تا پروندهٔ طولانی و شرم‌آور قرار داد وی آغاز شود. هنوز مشخص نیست که یک مربی درجه سه چطور قراردادی با رقم بالا و خسارت میلیونی امضا کرده بود.

دراگان اسکوچیچ، مربی بی‌نام‌ونشان در سطح بین‌المللی با حرف و حدیث فراوان، مربی تیم ایران شد و الحق که تیم را دگرگون کرد. ایران در حالی‌که گروه ساده‌تری به نسبت گروه دیگر داشت، همراه با کرهٔ جنوبی و زودهنگام به جام جهانی راه یافت. حضور تیم ایران برای سه بار پیاپی تا به امروز مداوم‌ترین روال بوده است.

ایران با انگلستان، آمریکا و ولز هم‌گروه شد. انگلستان، تیم چهارم جهان در جام پیش و نایب‌قهرمان اروپا، و آمریکا و ولز که پس از ۶۴ سال برای بار دوم به جام جهانی راه یافته بودند. باز هم امیدها برای صعود به مرحلهٔ بعد زنده شد. در این بین دراگان اسکوچیچ با حرف و حدیث فراوان برکنار شد و کارلوس کی‌روش دوباره سکان رهبری را در دست گرفت؛ مربی‌ای که همیشه مخالفان و موافقان سرسختی داشته است.

بسیاری منتظر نمایش تیم ایران بودند که برگی جدید در تاریخ معاصر ایران رقم خورد. کشته‌شدن زنده‌یاد مهسا امینی و خیزش سراسری ایرانیان داخل و خارج نگاه‌ها را به مسائلی بسیار مهم‌تر معطوف کرد. پیش از این هم تعدادی از فعالان اجتماعی خواستار منع حضور تیم‌های جمهوری اسلامی در مسابقات جهانی شده بودند و حتی کارزاری به راه افتاد که تیم جمهوری اسلامی از مسابقات جام جهانی حذف شود. پس از عدم حذف تیم، مردم چشم به همراهی ملی‌پوشان داشتند. انتظاری که با دلسردی و خشم همراه شد. مجیزگویی برخی بازیکنان، عکس‌های آن‌ها در حال خنده و نداشتن هیچ پیامی برای مردمی که در حال جان‌دادن بودند، مانند زخمی بر پیکر هواداران بود. 

تیم ایران در مقابل انگلستان شش بر دو بازی را واگذار کرد. شکست سنگینی که شاید کمتر انتظار آن می‌رفت و تا به امروز سنگین‌ترین شکست ایران در جام جهانی بوده است. در بازی بعد شادی بعد از پیروزی تیم بدتر باعث خشم مردم شد تا در نهایت نوبت به رویارویی با تیم آمریکا برسد. دیداری که شاید سیاسی‌ترین بازی این جام بود و سؤال‌های جهت‌دار و بی‌ربط خبرنگاران جمهوری اسلامی در کنفرانس خبری، آن را بیش از پیش تنش‌دار کرد. تیم ایران که برای صعود نیاز به یک تساوی داشت، با یک گل بازی را واگذار کرد که هم بازنده در زمین باشد و هم بازنده در بین مردم.

جمهوری اسلامی بسیار خوش‌شانس بود که این مسابقات که با خیزش انقلابی مردم ایران مصادف گشت، در کشور قطر برگزار شد. از راه‌ندادن پرچم شیر و خورشید و هرگونه نشان اعتراض تا دستگیری و درگیری با معترضان، نیروهای انتظامی قطر همکاری کامل خود با کشور متحد را نشان دادند. 

تیم در حالی به کشور بازگشت که بیشتر حرف از حاشیه‌های مسابقات بود تا عملکرد آن‌ها. واقعیت این است که عملکرد تیم ایران کمابیش هم‌سطح دوره‌های پیش بوده است. باید پذیرفت که فوتبال ایران اگر چه جزو تیم‌های برتر آسیا است، اما با تیم‌هایی مثل ژاپن و کرهٔ جنوبی فاصله گرفته است. تیم‌هایی که چندین دوره حضور پیاپی داشته‌اند و در این جام هم موفق شدند به مرحلهٔ دوم صعود کنند، آن هم با پیروزی مقابل تیم‌های آلمان و اسپانیا برای ژاپن و مقابل پرتغال برای کرهٔ جنوبی.

باید ببینیم که جایگاه فوتبال ما کجاست که طبق آن انتظار داشته باشیم. اما آنچه این روزها برای ایرانیان مهم‌تر است همدلی و همراهی بازیکنان تیم ملی است که به‌هیچ‌عنوان انتظارات را برآورده نکرد.

اینکه پشت پرده چه فشارهایی بر بازیکنان وارد شده بود، روزی در تاریخ مشخص خواهد شد. اما بی‌تفاوتی و حتی خوشحالی بسیاری از مردم از باخت تیمی که به‌قول ایشان حکومتی است، در تاریخ کم‌نظیر است. حکومتی که جایی برای دفاع از خود باقی نگذاشته است و مردم را از هر چه نمایندهٔ آن باشد منزجر کرده است.

ارسال دیدگاه